مواجهه حسن روحانی با آیت‌الله خویی

در جریان انقلاب و فعالیت‌های انقلابی روحانیون، برخی مواجهه‌های نامهربانانه با مراجع عظام تقلید صورت گرفت. دکتر حسن روحانی که از جمله فعالان انقلابی بود، در خاطرات خود این‌گونه آورده است که:
“غروب امروز (57/8/28) خبر بدی شنیدم که خدا کند دروغ باشد و آن اینکه “فرح” به نجف وارد شده و امروز برای دیدن آیت‌الله خویی به منزل ایشان رفته و آقای خویی هم یک انگشتر عقیق برای شاه فرستاده است. اگر خبر درست باشد، یک لکه سیاه در تاریخ مرجعیت خواهد بود. مشکل این است که برخی از این علما خیلی ساده هستند. بعد از انقلاب، آیت‌الله بروجردی به من می‌گفت که آیت‌الله خویی گفته بود که چه طوری آقای خمینی این همه سخنرانی می‌کند. چطور باید سخنرانی کرد؟! ایشان می‌گفتند: یک روز بنا شده بود آقای خویی چند جمله‌ای صحبت کنند و شاگردان را نصیحت کنند، فقط توانست سوره قل هو الله احد را بخواند و بعد نتوانست صحبتی کند و از منبر پایین آمد!

این گونه حوادث سه بُعد دارد: نقشه شیطانی قدرت‌ها و رژیم‌های فاسد (مثل ساواک) نقش آخوندهای درباری که متأسفانه همیشه از پشت خنجر زدند؛ و سادگی برخی از علما. گویی برخی از آقایان فقط فقه و اصول بلدند، نه تاریخ، نه سیاست، نه مردم‌شناسی و نه حتی تاریخ کشورهای منطقه و … . با هیچ موضوع دیگری آشنایی ندارند. شگفتا از امام خمینی و این همه هوش و فراست و سیاست، شهامت و شجاعت، قلم و بیان تأثیرگذار و سحرآمیز…. بعد از نماز مغرب و عشا که من عازم لندن بودم، دوستان تأیید کردند که موضوع سفر فرح به نجف و ملاقات با آیت‌الله خویی صحت دارد. در بازگشت، یکی دو نفر از دانشجویان انگلیس که همراه من بودند، خیلی غُر زدند که چرا این حادثه رخ داده؟ فکر می‌کردند آقای خویی فرد وابسته‌ای است! برای آنها توضیح دادم و آنها را قانع کردم که تصور آنها درست نیست. روز سه شنبه یکی از دوستان به من گفت که آیت‌الله صدوقی تلگرامی را به آیت‌الله خویی مخابره کرده که با این جمله آغاز می‌شود: “قد اذهبتم طیّباتکم، ما هکذا الظن بکم”.[1] اگر اینچنین باشد، جمله بسیار تندی است. گرچه چاره‌ای هم نیست. در میان آتش و خون و یک قیام تاریخی، این گونه سادگی‌ها و اشتباهات غیر قابل تحمل است”. (خاطرات دکتر حسن روحانی، ج اول، چ پنجم، انتشارات کمیل، صص 424-425)

حسن روحانی در جای دیگری از خاطرات خود نیز اینگونه عنوان کرده است که: “آیت‌الله خویی ظاهراً دسته گل دیگری به آب داده و به آقای شریعتمداری تلگرام زده که باید جلوی این خون‌ریزی‌ها گرفته شود و باید مردم را ارشاد کرد. گویی مردم مقصرند و نه رژیم سفاک! ساده‌دلی علما گاهی چقدر خسارت‌بار است. آن همه علم و دانش و سابقه حوزوی، تربیت هزاران شاگرد، تألیف آن همه کتاب ارزشمند، ولی در عین حال نسبت به مسائل سیاسی کم‌اطلاع. گویی هر کسی را برای کاری ساخته‌اند!”(همان، ص 435)

ارجاعات:

[1] “خوبی‌هایتان را از بین بردید. نسبت به شما چنین تصوری نمی‌شد”. اقتباس از آیه بیست سوره احقاف

مواجهه حسن روحانی با آیت‌الله خویی

در جریان انقلاب و فعالیت‌های انقلابی روحانیون، برخی مواجهه‌های نامهربانانه با مراجع عظام تقلید صورت گرفت. دکتر حسن روحانی که از جمله فعالان انقلابی بود، در خاطرات خود این‌گونه آورده است که:
“غروب امروز (57/8/28) خبر بدی شنیدم که خدا کند دروغ باشد و آن اینکه “فرح” به نجف وارد شده و امروز برای دیدن آیت‌الله خویی به منزل ایشان رفته و آقای خویی هم یک انگشتر عقیق برای شاه فرستاده است. اگر خبر درست باشد، یک لکه سیاه در تاریخ مرجعیت خواهد بود. مشکل این است که برخی از این علما خیلی ساده هستند. بعد از انقلاب، آیت‌الله بروجردی به من می‌گفت که آیت‌الله خویی گفته بود که چه طوری آقای خمینی این همه سخنرانی می‌کند. چطور باید سخنرانی کرد؟! ایشان می‌گفتند: یک روز بنا شده بود آقای خویی چند جمله‌ای صحبت کنند و شاگردان را نصیحت کنند، فقط توانست سوره قل هو الله احد را بخواند و بعد نتوانست صحبتی کند و از منبر پایین آمد!

این گونه حوادث سه بُعد دارد: نقشه شیطانی قدرت‌ها و رژیم‌های فاسد (مثل ساواک) نقش آخوندهای درباری که متأسفانه همیشه از پشت خنجر زدند؛ و سادگی برخی از علما. گویی برخی از آقایان فقط فقه و اصول بلدند، نه تاریخ، نه سیاست، نه مردم‌شناسی و نه حتی تاریخ کشورهای منطقه و … . با هیچ موضوع دیگری آشنایی ندارند. شگفتا از امام خمینی و این همه هوش و فراست و سیاست، شهامت و شجاعت، قلم و بیان تأثیرگذار و سحرآمیز…. بعد از نماز مغرب و عشا که من عازم لندن بودم، دوستان تأیید کردند که موضوع سفر فرح به نجف و ملاقات با آیت‌الله خویی صحت دارد. در بازگشت، یکی دو نفر از دانشجویان انگلیس که همراه من بودند، خیلی غُر زدند که چرا این حادثه رخ داده؟ فکر می‌کردند آقای خویی فرد وابسته‌ای است! برای آنها توضیح دادم و آنها را قانع کردم که تصور آنها درست نیست. روز سه شنبه یکی از دوستان به من گفت که آیت‌الله صدوقی تلگرامی را به آیت‌الله خویی مخابره کرده که با این جمله آغاز می‌شود: “قد اذهبتم طیّباتکم، ما هکذا الظن بکم”.[1] اگر اینچنین باشد، جمله بسیار تندی است. گرچه چاره‌ای هم نیست. در میان آتش و خون و یک قیام تاریخی، این گونه سادگی‌ها و اشتباهات غیر قابل تحمل است”. (خاطرات دکتر حسن روحانی، ج اول، چ پنجم، انتشارات کمیل، صص 424-425)

حسن روحانی در جای دیگری از خاطرات خود نیز اینگونه عنوان کرده است که: “آیت‌الله خویی ظاهراً دسته گل دیگری به آب داده و به آقای شریعتمداری تلگرام زده که باید جلوی این خون‌ریزی‌ها گرفته شود و باید مردم را ارشاد کرد. گویی مردم مقصرند و نه رژیم سفاک! ساده‌دلی علما گاهی چقدر خسارت‌بار است. آن همه علم و دانش و سابقه حوزوی، تربیت هزاران شاگرد، تألیف آن همه کتاب ارزشمند، ولی در عین حال نسبت به مسائل سیاسی کم‌اطلاع. گویی هر کسی را برای کاری ساخته‌اند!”(همان، ص 435)

ارجاعات:

[1] “خوبی‌هایتان را از بین بردید. نسبت به شما چنین تصوری نمی‌شد”. اقتباس از آیه بیست سوره احقاف

مواجهه حسن روحانی با آیت‌الله خویی

الحاد جدید در گفت‌وگو با علی شهبازی

دین‌آنلاین: الحاد جدید را توضیح دهید و درباره شکل‌گیری آن و شخصیت‌های مطرح این جریان توضیح دهید!
شهبازی: الحاد جدید وصف جریانی است که درواقع به بهانه یکی از فجایع تروریستی در آغاز قرن 21 یعنی انفجار برج‌های دوقلوی ساختمان تجارت جهانی خیل زود ورد زبان افتاد و در رسانه‌های عمومی مطرح شد. این جریان را می‌توان جریان علمی علیه دین و باورهای دینی دانست. وصف الحاد جدید درواقع در بازه زمانی تابستان و پاییز 2006 به دنبال نسبت‌های تلویزیونی و مطبوعاتی مهم‌ترین چهره‌های این جریان از سوی رسانه‌ها مطرح شد. مهم‌ترین چهره‌های این جریان عبارتند از: ریچارد داوکینز، سم هریس، دنیل دنت، کریستوفر هیچنز و…

دین‌آنلاین: چرا به این جریان الحاد جدید می‌گویند؟
شهبازی: به نظر می‌رسد که وصف «جدید» برای این جریان تااندازه‌ای وصف بامسمایی است؛ چراکه اگر به اندیشه‌های الحادی یا مهم‌ترین ملحدان کلاسیک توجه کنیم همت آنها عمدتاً معطوف به‌نقد براهین اثبات وجود خدا یا تشکیک درباره باورهای دینی مؤمنان بود و اگر رویکرد ایجابی در نفی خدا و باورهای دینی داشتند در داوری خود نسبت به جامعه دین‌داران از حیطه انصاف علمی خارج نمی‌شدند و به‌ندرت توهین و تمسخری را در این باب روا می‌داشتند. همچنین الحاد کلاسیک را می‌توان گفت تا اندازه زیادی بر فلسفه و الهیات استوار است. اما این جریان اولاً: بیش از آنکه بر فلسفه و الهیات استوار باشد صرفاً بر علم استوار است. علم تنها آغازگاه سخن آنهاست بلکه اگر درمحتوای کلامشان دقت کنیم نه بر علم و نظرهای علمی بلکه بر نوعی مکتب فکری و ایدئولوژی که می‌توان آن را علم‌باوری نامید تأکید دارند. درواقع از علم نوعی مابعدالطبیعه و جهان‌بینی می‌سازند و این یعنی فاصله‌گرفتن از علم و ضوابط اندیشه علمی. ثانیاً: این جریان و چهره‌های آن ضمن رویکرد ایجابی به نفی خدا و باورهای دینی و نامعقول دانستن باور به خدا چنین باورهایی را برای انسان‌ها و حیات انسانی خطرناک و زیان‌بار می‌دانند. بر همین پایه برخی از این چهره‌ها خواهان اقدام عملی برای برانداختن باورهای دینی و محدود کردن جامعه دین‌داران هستند.

ازاین‌رو می‌توان این جریان را نه جریان الحادی برای نفی خدا بلکه جریان توفنده دین‌ستیز نامید که در این دین‌ستیزی خود درواقع می‌توان آن را متناظر با جریان‌های بنیادگرایانه و تکفیری دینی دانست. لذا اگر کسی الحاد جدید را الحاد تکفیری (تکفیر مؤمنان)‌ یا الحاد بنیادگرایانه یا الحاد ایدئولوژیک یا افراطی بداند سخنی گزافه نگفته است.

دین‌آنلاین: مهم‌ترین باورها یا مبانی فکری این گروه چیست؟
شهبازی: برای پاسخ به این سؤال بهتر است به‌جای برشمردن دیدگاه‌ها و نظریه‌های آنها،‌ فرآیند پرداختن به دین و باورهای دینی را از سوی ملحدان مطمح نظر قرار دهیم. برخی از این ملحدان با همه‌فهم‌کردن دانش‌های تجربی ازجمله زیست‌شناسی،‌ فیزیک و عصب‌شناسی، علم را از حوزه یا حلقه‌های تخصصی دانشمندان به میان عوام آورده‌اند.
در مرحله بعد مدعای بنیادی را مطرح کردند که همه اندیشه‌های آنها به‌ویژه داوکینز و دنت بر آن استوار است و آن اینکه باور به خدا و دیگر باورهای دینی، باورهای علمی یا فرضیه‌های علمی هستند که تحلیل، تبیین یا نفی و اثبات آنها در صلاحیت دانشمندان علوم تجربی است. لذا این باورها را از حیطه باورهای الهیاتی و فلسفی صرف به حوزه باورهای علمی و طبیعی آوردند. ازاین‌روست که به‌عنوان نمونه دنیل دنت عنوان مهم‌ترین کتاب الحادی خود را “شکستن طلسم: دین به‌عنوان پدیده‌ای طبیعی” می‌نامد و تأکید عجیبی بر عنوان اصلی این کتاب دارد؛ زیرا به اعتقاد ایشان با تبدیل کردن دین به پدیده طبیعی، طلسم تابوی تحقیق در باورهای دینی را شکسته است. و هر کس که صلاحیت ورود به نظریه‌های علمی را داشته باشد می‌تواند در دین و باورهای دینی تحقیق کند و این حوزه دیگر در انحصار الهی‌دانان، فیلسوفان و عالمان ادیان نیست.

دین‌آنلاین: چه واکنش‌هایی در مقابل این جریان صورت گرفته است؟
شهبازی: می‌توان واکنش‌ها را به دودسته تقسیم کرد: واکنش از سوی ملحدان و واکنش از سوی معتقدان. برخی از ملحدان در مقابل سخنان، مصاحبه‌ها و نوشته‌های ملحدان جدید به‌شدت واکنش منفی نشان داده و سطح نوشته‌های علمی آنها را بسیار کم‌مایه ارزیابی کرده‌اند. ازجمله این منتقدان می‌توان به مایکل روس، اسکات أترن، تامس نیگل و… اشاره کرد که می‌گویند درواقع با خواندن آثار کسانی مثل داوکینز، هریس و هیچنز از اینکه خود را ملحد بنامیم شرمنده‌ایم.

دسته دوم از منتقدان این جریان فیلسوفان و الهی‌دانان برجسته‌ای هستند که از همان روزهای نخستین که آثار این چند ملحد جدید در اختیار خوانندگان قرار گرفت علیه نوشته‌ها و افکار آنها واکنش نشان دادند که از آن میان می‌توان به آلوین پلنتینگا، الیستر مک گراث، جی آنگل کورلت، جان إف هات و نظایر اینها اشاره کرد.

الحاد جدید در گفت‌وگو با علی شهبازی

دین‌آنلاین: الحاد جدید را توضیح دهید و درباره شکل‌گیری آن و شخصیت‌های مطرح این جریان توضیح دهید!
شهبازی: الحاد جدید وصف جریانی است که درواقع به بهانه یکی از فجایع تروریستی در آغاز قرن 21 یعنی انفجار برج‌های دوقلوی ساختمان تجارت جهانی خیل زود ورد زبان افتاد و در رسانه‌های عمومی مطرح شد. این جریان را می‌توان جریان علمی علیه دین و باورهای دینی دانست. وصف الحاد جدید درواقع در بازه زمانی تابستان و پاییز 2006 به دنبال نسبت‌های تلویزیونی و مطبوعاتی مهم‌ترین چهره‌های این جریان از سوی رسانه‌ها مطرح شد. مهم‌ترین چهره‌های این جریان عبارتند از: ریچارد داوکینز، سم هریس، دنیل دنت، کریستوفر هیچنز و…

دین‌آنلاین: چرا به این جریان الحاد جدید می‌گویند؟
شهبازی: به نظر می‌رسد که وصف «جدید» برای این جریان تااندازه‌ای وصف بامسمایی است؛ چراکه اگر به اندیشه‌های الحادی یا مهم‌ترین ملحدان کلاسیک توجه کنیم همت آنها عمدتاً معطوف به‌نقد براهین اثبات وجود خدا یا تشکیک درباره باورهای دینی مؤمنان بود و اگر رویکرد ایجابی در نفی خدا و باورهای دینی داشتند در داوری خود نسبت به جامعه دین‌داران از حیطه انصاف علمی خارج نمی‌شدند و به‌ندرت توهین و تمسخری را در این باب روا می‌داشتند. همچنین الحاد کلاسیک را می‌توان گفت تا اندازه زیادی بر فلسفه و الهیات استوار است. اما این جریان اولاً: بیش از آنکه بر فلسفه و الهیات استوار باشد صرفاً بر علم استوار است. علم تنها آغازگاه سخن آنهاست بلکه اگر درمحتوای کلامشان دقت کنیم نه بر علم و نظرهای علمی بلکه بر نوعی مکتب فکری و ایدئولوژی که می‌توان آن را علم‌باوری نامید تأکید دارند. درواقع از علم نوعی مابعدالطبیعه و جهان‌بینی می‌سازند و این یعنی فاصله‌گرفتن از علم و ضوابط اندیشه علمی. ثانیاً: این جریان و چهره‌های آن ضمن رویکرد ایجابی به نفی خدا و باورهای دینی و نامعقول دانستن باور به خدا چنین باورهایی را برای انسان‌ها و حیات انسانی خطرناک و زیان‌بار می‌دانند. بر همین پایه برخی از این چهره‌ها خواهان اقدام عملی برای برانداختن باورهای دینی و محدود کردن جامعه دین‌داران هستند.

ازاین‌رو می‌توان این جریان را نه جریان الحادی برای نفی خدا بلکه جریان توفنده دین‌ستیز نامید که در این دین‌ستیزی خود درواقع می‌توان آن را متناظر با جریان‌های بنیادگرایانه و تکفیری دینی دانست. لذا اگر کسی الحاد جدید را الحاد تکفیری (تکفیر مؤمنان)‌ یا الحاد بنیادگرایانه یا الحاد ایدئولوژیک یا افراطی بداند سخنی گزافه نگفته است.

دین‌آنلاین: مهم‌ترین باورها یا مبانی فکری این گروه چیست؟
شهبازی: برای پاسخ به این سؤال بهتر است به‌جای برشمردن دیدگاه‌ها و نظریه‌های آنها،‌ فرآیند پرداختن به دین و باورهای دینی را از سوی ملحدان مطمح نظر قرار دهیم. برخی از این ملحدان با همه‌فهم‌کردن دانش‌های تجربی ازجمله زیست‌شناسی،‌ فیزیک و عصب‌شناسی، علم را از حوزه یا حلقه‌های تخصصی دانشمندان به میان عوام آورده‌اند.
در مرحله بعد مدعای بنیادی را مطرح کردند که همه اندیشه‌های آنها به‌ویژه داوکینز و دنت بر آن استوار است و آن اینکه باور به خدا و دیگر باورهای دینی، باورهای علمی یا فرضیه‌های علمی هستند که تحلیل، تبیین یا نفی و اثبات آنها در صلاحیت دانشمندان علوم تجربی است. لذا این باورها را از حیطه باورهای الهیاتی و فلسفی صرف به حوزه باورهای علمی و طبیعی آوردند. ازاین‌روست که به‌عنوان نمونه دنیل دنت عنوان مهم‌ترین کتاب الحادی خود را “شکستن طلسم: دین به‌عنوان پدیده‌ای طبیعی” می‌نامد و تأکید عجیبی بر عنوان اصلی این کتاب دارد؛ زیرا به اعتقاد ایشان با تبدیل کردن دین به پدیده طبیعی، طلسم تابوی تحقیق در باورهای دینی را شکسته است. و هر کس که صلاحیت ورود به نظریه‌های علمی را داشته باشد می‌تواند در دین و باورهای دینی تحقیق کند و این حوزه دیگر در انحصار الهی‌دانان، فیلسوفان و عالمان ادیان نیست.

دین‌آنلاین: چه واکنش‌هایی در مقابل این جریان صورت گرفته است؟
شهبازی: می‌توان واکنش‌ها را به دودسته تقسیم کرد: واکنش از سوی ملحدان و واکنش از سوی معتقدان. برخی از ملحدان در مقابل سخنان، مصاحبه‌ها و نوشته‌های ملحدان جدید به‌شدت واکنش منفی نشان داده و سطح نوشته‌های علمی آنها را بسیار کم‌مایه ارزیابی کرده‌اند. ازجمله این منتقدان می‌توان به مایکل روس، اسکات أترن، تامس نیگل و… اشاره کرد که می‌گویند درواقع با خواندن آثار کسانی مثل داوکینز، هریس و هیچنز از اینکه خود را ملحد بنامیم شرمنده‌ایم.

دسته دوم از منتقدان این جریان فیلسوفان و الهی‌دانان برجسته‌ای هستند که از همان روزهای نخستین که آثار این چند ملحد جدید در اختیار خوانندگان قرار گرفت علیه نوشته‌ها و افکار آنها واکنش نشان دادند که از آن میان می‌توان به آلوین پلنتینگا، الیستر مک گراث، جی آنگل کورلت، جان إف هات و نظایر اینها اشاره کرد.

الحاد جدید در گفت‌وگو با علی شهبازی

جریمه پلیس به‌خاطر برخوردش با حجاب، در امریکا

یک زن مسلمان که با همکلاسی‌های خود درگیر شده بود برای شکایت به نزد پلیس رفته بود و پلیس برای تشکیل پرونده از او خواسته بود تا حجابش را بردارد که وی امتناع کرده بود، سپس او را به یک اتاق خصوصی هدایت کردند و آنجا یک افسر از او عکس گرفت در حالی که او حجابی نداشت.

مشکل اصلی وقتی بود که وی برای پیگیری به دفتر مرکزی پلیس در بروکلین رفت و پلیس به وی گفت قادر نیست حساسیت های مذهبی وی را رعایت کند، زیرا جای دوربین عکاسی ثابت است و افسر زنی نیز در اختیار نیست.

این زن مسلمان می‌گوید به مدت بیست دقیقه ناچار بوده است که حجاب اسلامی خود را کنار بگذارد که این شرایط برای وی بسیار دشوار بوده است.

در سال ۲۰۱۵ پلیس امریکا ملزم شد حساسیت‌های مذهبی افراد را در امور اداری رعایت کند. بر اساس قوانین جدید پلیس موظف است به افرادی که دستگیر کرده است بگوید که برای گرفتن عکس پرسنلی می‌توانند از حق انتخاب برخوردار باشند. افراد میتوانند از پلیس بخواهند که عکاس هم‌جنس آنها باشد، اما باید حجابشان را بردارند.

وکیل دو زن دیگر می‌گوید این دو پرونده به سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ مربوط است. در یکی از پرونده‌ها شاکی ادعا کرده است از وی در حالی که به دلیل ضربه همسایه بیهوش بوده است، بدون حجاب عکس گرفته شده است.

جریمه پلیس به‌خاطر برخوردش با حجاب، در امریکا

یک زن مسلمان که با همکلاسی‌های خود درگیر شده بود برای شکایت به نزد پلیس رفته بود و پلیس برای تشکیل پرونده از او خواسته بود تا حجابش را بردارد که وی امتناع کرده بود، سپس او را به یک اتاق خصوصی هدایت کردند و آنجا یک افسر از او عکس گرفت در حالی که او حجابی نداشت.

مشکل اصلی وقتی بود که وی برای پیگیری به دفتر مرکزی پلیس در بروکلین رفت و پلیس به وی گفت قادر نیست حساسیت های مذهبی وی را رعایت کند، زیرا جای دوربین عکاسی ثابت است و افسر زنی نیز در اختیار نیست.

این زن مسلمان می‌گوید به مدت بیست دقیقه ناچار بوده است که حجاب اسلامی خود را کنار بگذارد که این شرایط برای وی بسیار دشوار بوده است.

در سال ۲۰۱۵ پلیس امریکا ملزم شد حساسیت‌های مذهبی افراد را در امور اداری رعایت کند. بر اساس قوانین جدید پلیس موظف است به افرادی که دستگیر کرده است بگوید که برای گرفتن عکس پرسنلی می‌توانند از حق انتخاب برخوردار باشند. افراد میتوانند از پلیس بخواهند که عکاس هم‌جنس آنها باشد، اما باید حجابشان را بردارند.

وکیل دو زن دیگر می‌گوید این دو پرونده به سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ مربوط است. در یکی از پرونده‌ها شاکی ادعا کرده است از وی در حالی که به دلیل ضربه همسایه بیهوش بوده است، بدون حجاب عکس گرفته شده است.

جریمه پلیس به‌خاطر برخوردش با حجاب، در امریکا

عرفه، گفتگوی عارفانه با خداوند
عرفه روز عبادت و نیاش به درگاه الهی و روز بارش رحمت و مغفرت الهی و عفو عمومی است.

عرفه، گفتگوی عارفانه با خداوند

عرفه روز عبادت و نیاش به درگاه الهی و روز بارش رحمت و مغفرت الهی و عفو عمومی است.
عرفه، گفتگوی عارفانه با خداوند

جایگاه اجتماعی سالمندان در خانواده با تأکید بر نقش …
مطالعة حاضر با هدف کنکاش نقش تلویزیون در تغییر جایگاه اجتماعی سالمندان در شهر تهران به روش کیفی صورت گرفته است. جامعة آماری این مطالعه، سالمندان بوده‌اند و پژوهشگر با سی نفر از سالمندان مصاحبه‌هایی انجام داده که طول زمانی آنها به طور متوسط بیش از یک ساعت است. این مقاله حاوی مهم‌ترین نتایج حاصل از این تحقیق است. سؤال اصلی تحقیق، عبارت است از اینکه سالمندان تهرانی برای خود در خانواده‌شان چه جایگاهی قائلند؟ آنها نقش تلویزیون را در این جایگاه چگونه تبیین می‌کنند؟ نتایج به‌دست‌آمده از مصاحبة عمیق با سالمندان تهرانی‌ای که با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده‌اند، حاکی از این است که سالمندان در حیطة جایگاه اجتماعی، اقتصادی و جسمی‌شان، تا حدی از خانواده‌ها ابراز یأس کرده‌اند و در حیطة علت کاهش منزلت سالمندان، مقولة مهم کمرنگ شدن ارزش‌های دینی و فرهنگی خودنمایی می‌کند. عدة کمی از سالمندان برای خودشان در خانواده جایگاه محوری قائل بودند و عدة بیشتری معتقد بودند از احترامی که استحقاق آن را دارند، برخوردار نیستند و در خانواده جایگاهی حاشیه‌ای دارند. همچنین سالمندانی که خانواده‌هایشان زیاد تلویزیون یا ماهواره می‌بینند، معتقدند کمتر مورد توجه فرزندانشان هستند. در زمینة نقش رسانه در جایگاه سالمندان نیز مهم‌ترین مقوله‌ها نشان می‌دهد که عملکرد تلویزیون در «برنامه‌سازی» و «ارائة الگو به منظور ارتقای منزلت سالمندان» ضعیف بوده است. همچنین در زمینة مهم‌ترین دلایل سپردن سالمندان به مراکز نگهداری، مشارکت‌کنندگان ابراز کرده‌اند که ناسپاسی فرزندان و مشکلات اقتصادی آنها مهم‌ترین دلایل هستند. سالمندان بررسی‌شده در این تحقیق به ترتیب حفظ حرمت سالمندان، آموزش و برنامه‌سازی رسانه در زمینة سالمندی، تأمین مسائل اقتصادی سالمند، و ایجاد مراکز تفریحی و بهداشتی را مهم‌ترین انتظارات خود از جامعه عنوان کرده‌اند.

جایگاه اجتماعی سالمندان در خانواده با تأکید بر نقش …

مطالعة حاضر با هدف کنکاش نقش تلویزیون در تغییر جایگاه اجتماعی سالمندان در شهر تهران به روش کیفی صورت گرفته است. جامعة آماری این مطالعه، سالمندان بوده‌اند و پژوهشگر با سی نفر از سالمندان مصاحبه‌هایی انجام داده که طول زمانی آنها به طور متوسط بیش از یک ساعت است. این مقاله حاوی مهم‌ترین نتایج حاصل از این تحقیق است. سؤال اصلی تحقیق، عبارت است از اینکه سالمندان تهرانی برای خود در خانواده‌شان چه جایگاهی قائلند؟ آنها نقش تلویزیون را در این جایگاه چگونه تبیین می‌کنند؟ نتایج به‌دست‌آمده از مصاحبة عمیق با سالمندان تهرانی‌ای که با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده‌اند، حاکی از این است که سالمندان در حیطة جایگاه اجتماعی، اقتصادی و جسمی‌شان، تا حدی از خانواده‌ها ابراز یأس کرده‌اند و در حیطة علت کاهش منزلت سالمندان، مقولة مهم کمرنگ شدن ارزش‌های دینی و فرهنگی خودنمایی می‌کند. عدة کمی از سالمندان برای خودشان در خانواده جایگاه محوری قائل بودند و عدة بیشتری معتقد بودند از احترامی که استحقاق آن را دارند، برخوردار نیستند و در خانواده جایگاهی حاشیه‌ای دارند. همچنین سالمندانی که خانواده‌هایشان زیاد تلویزیون یا ماهواره می‌بینند، معتقدند کمتر مورد توجه فرزندانشان هستند. در زمینة نقش رسانه در جایگاه سالمندان نیز مهم‌ترین مقوله‌ها نشان می‌دهد که عملکرد تلویزیون در «برنامه‌سازی» و «ارائة الگو به منظور ارتقای منزلت سالمندان» ضعیف بوده است. همچنین در زمینة مهم‌ترین دلایل سپردن سالمندان به مراکز نگهداری، مشارکت‌کنندگان ابراز کرده‌اند که ناسپاسی فرزندان و مشکلات اقتصادی آنها مهم‌ترین دلایل هستند. سالمندان بررسی‌شده در این تحقیق به ترتیب حفظ حرمت سالمندان، آموزش و برنامه‌سازی رسانه در زمینة سالمندی، تأمین مسائل اقتصادی سالمند، و ایجاد مراکز تفریحی و بهداشتی را مهم‌ترین انتظارات خود از جامعه عنوان کرده‌اند.
جایگاه اجتماعی سالمندان در خانواده با تأکید بر نقش …

تأثیر فرهنگ بر حقوق دینی با توجه به واقعیت‌های تقنینی
در نگاه اول فرهنگ متعلق به بینش، گرایش و رفتار مردم یک جامعه بوده و در مقابل حقوق متعلق به بایدها و نبایدهایی است که در حکومت دینی از دین گرفته می‌شود. مقاله حاضر با بیان تأثیر فرهنگ بر حقوق در پی نشان دادن حضور فرهنگ حتی در حقوق دینی است. تأثیر فرهنگ بر حقوق را می‌توان از زوایای مختلفی بررسی کرد. در بررسی اول با توجه به پیوست حقوق به دین، رابطه فرهنگ با دین بحث می‌شود. سه رویکرد «سنتی»، «ترجمه فرهنگی دین» و «اجتهادی» در مورد قلمرو دین مطرح شده است. ترجمه فرهنگی، دین را از فرهنگ جدا کرده و به فرهنگ اصالت می‌دهد، رویکرد سنتی، فرهنگ را تحت نظر دین آورده و هر فرهنگ مستقل از دین را نفی می‌کند و در نهایت رویکرد اجتهادی، نظر بینابین و متعادل در تعامل فرهنگ و دین برگزیده‌ که دلایل ترجیح این رویکرد بیان می‌شود.
بررسی دوم به منشأ انتزاع حقوق پرداخته و با توضیح نظریه اعتباریات علامه، از تأثیر فرهنگ بر وضع حقوق گفته می‌شود.
و در نهایت بررسی سوم مقاله، به تأثیر فرهنگ در اجرایی و عملیاتی شدن حقوق توجه کرده و از مباحث انتزاعی و مبنایی فاصله می‌گیرد. بر این اساس کنار گذاشتن فرهنگ موجب بیهودگی و ناکارآمدی حقوق خواهد شد. موضوع تعزیرات در فقه و نقش حاکم در مصلحت سنجی آن مهم‌ترین اماره برای نشان دادن تأثیر فرهنگ بر حقوق دینی است؛ چراکه مهم‌ترین تضمین برای اطمینان حاکم شرع برای عملیاتی شدن تعزیرات، همراهی فرهنگی جامعه مخاطب است.

تأثیر فرهنگ بر حقوق دینی با توجه به واقعیت‌های تقنینی

در نگاه اول فرهنگ متعلق به بینش، گرایش و رفتار مردم یک جامعه بوده و در مقابل حقوق متعلق به بایدها و نبایدهایی است که در حکومت دینی از دین گرفته می‌شود. مقاله حاضر با بیان تأثیر فرهنگ بر حقوق در پی نشان دادن حضور فرهنگ حتی در حقوق دینی است. تأثیر فرهنگ بر حقوق را می‌توان از زوایای مختلفی بررسی کرد. در بررسی اول با توجه به پیوست حقوق به دین، رابطه فرهنگ با دین بحث می‌شود. سه رویکرد «سنتی»، «ترجمه فرهنگی دین» و «اجتهادی» در مورد قلمرو دین مطرح شده است. ترجمه فرهنگی، دین را از فرهنگ جدا کرده و به فرهنگ اصالت می‌دهد، رویکرد سنتی، فرهنگ را تحت نظر دین آورده و هر فرهنگ مستقل از دین را نفی می‌کند و در نهایت رویکرد اجتهادی، نظر بینابین و متعادل در تعامل فرهنگ و دین برگزیده‌ که دلایل ترجیح این رویکرد بیان می‌شود.
بررسی دوم به منشأ انتزاع حقوق پرداخته و با توضیح نظریه اعتباریات علامه، از تأثیر فرهنگ بر وضع حقوق گفته می‌شود.
و در نهایت بررسی سوم مقاله، به تأثیر فرهنگ در اجرایی و عملیاتی شدن حقوق توجه کرده و از مباحث انتزاعی و مبنایی فاصله می‌گیرد. بر این اساس کنار گذاشتن فرهنگ موجب بیهودگی و ناکارآمدی حقوق خواهد شد. موضوع تعزیرات در فقه و نقش حاکم در مصلحت سنجی آن مهم‌ترین اماره برای نشان دادن تأثیر فرهنگ بر حقوق دینی است؛ چراکه مهم‌ترین تضمین برای اطمینان حاکم شرع برای عملیاتی شدن تعزیرات، همراهی فرهنگی جامعه مخاطب است.
تأثیر فرهنگ بر حقوق دینی با توجه به واقعیت‌های تقنینی

نماهنگ | خدا با ماست
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان سپاه ۱۳۹۵/۰۶/۲۸ نماهنگ «خدا با ماست» را منتشر کرده است.

نماهنگ | خدا با ماست

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان سپاه ۱۳۹۵/۰۶/۲۸ نماهنگ «خدا با ماست» را منتشر کرده است.
نماهنگ | خدا با ماست

زن فرانسوی که آشنایی با امام خمینی(ره) او را شیعه کرد
مراسم بزرگداشت بانو محرزیه بوسعدی لائیب از زنان مستبصر فرانسه در قم برگزار شد.

زن فرانسوی که آشنایی با امام خمینی(ره) او را شیعه کرد

مراسم بزرگداشت بانو محرزیه بوسعدی لائیب از زنان مستبصر فرانسه در قم برگزار شد.
زن فرانسوی که آشنایی با امام خمینی(ره) او را شیعه کرد

چگونه یک کشیش ایرانی تبار با انگشت خود بیماران را شفا می دهد؟ +فیلم
کشیشان دروغین مسیحیت برای جذب مخاطب و سرکیسه کردن مردم، به دروغ خود را به گونه ای کبریایی معرفی می کنند که با دعای خود بیماران را شفا می دهند!

چگونه یک کشیش ایرانی تبار با انگشت خود بیماران را شفا می دهد؟ +فیلم

کشیشان دروغین مسیحیت برای جذب مخاطب و سرکیسه کردن مردم، به دروغ خود را به گونه ای کبریایی معرفی می کنند که با دعای خود بیماران را شفا می دهند!
چگونه یک کشیش ایرانی تبار با انگشت خود بیماران را شفا می دهد؟ +فیلم

عکس/ حواشی جشن تکلیف دانش‌آموزان تهرانی با حضور مقام معظم رهبری
مراسم جشن تکلیف حدود دو هزار نفر از دانش‌آموزان پسر شهر تهران، عصر امروز (سه‌شنبه) با حضور آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه‌ی امام خمینی (رحمه‌الله) برگزار شد.

عکس/ حواشی جشن تکلیف دانش‌آموزان تهرانی با حضور مقام معظم رهبری

مراسم جشن تکلیف حدود دو هزار نفر از دانش‌آموزان پسر شهر تهران، عصر امروز (سه‌شنبه) با حضور آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه‌ی امام خمینی (رحمه‌الله) برگزار شد.
عکس/ حواشی جشن تکلیف دانش‌آموزان تهرانی با حضور مقام معظم رهبری