شبکه ملی انگلیس به موضوع دین جدی‌تر خواهد پرداخت

پیتر اورمرود در گاردین نوشت: هنگامۀ شادی کردن فرا رسیده، چراکه نور بزرگی در ظلمت تابیدن گرفته است. بله، بی‌بی‌سی تصمیم گرفته موضوع دین را جدّی‌ بگیرد. این واقعاً برای همه خبر خوبی است. چه افراد مؤمن و پرهیزکار و چه دیگران، همه از این که شبکۀ ملّی انگلیس خود را موظّف ساخته به بحران جهلِ نسبت به دین بپردازد سود خواهند برد. در این برهه از تاریخ، این ارزشمندترین خدمتی است که بی‌بی‌سی می‌تواند به جامعه بکند.

جهل دینی جهلی است که خیلی‌ها مفتخرانه به آن اعتراف دارند! این سیمای مقبول و مطبوعِ مادّه‌گرایی است. حال آن که اگر نتوانیم دین را بشناسیم، قادر به درک و شناخت فرهنگ و انسانیت نیز نخواهیم بود. مخالفت با ظهور و بروزهای  فراوانِ دین یک چیز است و غنیمت نشمردن فرصت کسب شناختِ بیشتر نسبت به آن، بی‌اعتنایی به عقل و عقلانیت است. ما در برابر وجدان خود مسئولیم تا دست‌کم تلاش کنیم این پدیده را که هزاران سال ملازم تمدّن بشری بوده بیشتر بشناسیم.

این جهل تبعات ملموسی در پی دارد. بی‌اعتنایی نسبت به موضوع دین می‌تواند موجب دامن گرفتن یهودی‌ستیزی، سیاه‌نمایی مسلمانان، فرقه‌گرایی و تعصّب شود. داعش نیز از قِبَلِ چنین جهلی رونق گرفت و رشد کرد. این جهل هم در میان مؤمنان شایع است، هم در میان ملحدان. کانون این جهل نیز فرقه‌گرایی است. مسلّماً اگر اطّلاعات خود را در حوزۀ دین افزایش دهیم، نه تنها چیزی از دست نخواهیم داد، بلکه نفع بسیاری خواهیم برد.

امیدوارم که بی‌بی‌سی بتواند روش‌های مبتکرانه‌ای برای بررسی غنایی که در هر یک از سنّت‌های دینی نهفته پیدا کند. اشتباه است اگر دربارۀ فرقه‌های مسیحیت کلّی‌گویی کنیم؛ ما تنها یک مذهب انگلیکان یا کاتولیک رومی نداریم؛ چه برسد به این که بگوییم یک مسیحیت داریم و بس! این  گوناگونی در مورد ادیان دیگر نیز صادق است.  لذا اگر دربارۀ «دین» یا «متدیّنین» کلّی‌گویی کنیم، راه را به خطا رفته‌ایم. این واژه‌ها نیاز به تجزیه و توضیح دارند.

باید از این پیشنهاد که سنّت‌های مختلف دینی در طیف گسترده‌ای از برنامه‌های بی‌بی‌سی بازنمایی شوند استقبال کرد. ایدۀ قدیمیِ اختصاص دادن یک زمان مشخّص و محدود به موضوع دین که معمولاً برای برنامه‌های مذهبی لحاظ می‌شود دردی را از کسی دوا نمی‌کند. بلکه برعکس، این ایده این طور القا می‌کند که موضوع دین را می‌توان به‌راحتی در قالب یک ظرف محدود زمانی قرار داد. در حالی که چه به لحاظ شخصی و چه به لحاظ فرهنگی تجربۀ ما از دین چیز دیگری است.

اما شاید بتوان گفت کسانی که بیش از همه از رویکرد جدید بی‌بی‌سی نسبت به موضوع خداباوری منتفع می‌شوند مخالفان خداپرستی هستند. جدل و تفکّر خداباوران و خداناباوران از شناخت عمیقِ ایمان دینی تأثیر می‌پذیرد. نقدهایی که فریدیش نیچه دربارۀ مسیحیت مطرح کرده بسیار استادانه و قوی هستند، چراکه نیچه دوره‌ای از زندگی خود را به مطالعۀ الهیات اختصاص داده بود تا کشیش شود و لذا شناخت عمیقی از دین پیدا کرده بود. لودویگ فویرباخ و کارل مارکس نیز همین‌طور بودند.

ما در جهانی به سر می‌بریم که در آن 84% از انسان‌ها پیرو ادیان هستند و پیش‌بینی می‌شود که این رقم در سال‌های آتی افزایش پیدا کند. دین حالا حالاها از زندگی بشر رخت نخواهد بست و بی‌بی‌سی در جایگاه منحصربه‌فردی قرار گرفته که می‌تواند به ما کمک کند تا جهان و دین را بهتر بشناسیم.

شبکه ملی انگلیس به موضوع دین جدی‌تر خواهد پرداخت

پیتر اورمرود در گاردین نوشت: هنگامۀ شادی کردن فرا رسیده، چراکه نور بزرگی در ظلمت تابیدن گرفته است. بله، بی‌بی‌سی تصمیم گرفته موضوع دین را جدّی‌ بگیرد. این واقعاً برای همه خبر خوبی است. چه افراد مؤمن و پرهیزکار و چه دیگران، همه از این که شبکۀ ملّی انگلیس خود را موظّف ساخته به بحران جهلِ نسبت به دین بپردازد سود خواهند برد. در این برهه از تاریخ، این ارزشمندترین خدمتی است که بی‌بی‌سی می‌تواند به جامعه بکند.

جهل دینی جهلی است که خیلی‌ها مفتخرانه به آن اعتراف دارند! این سیمای مقبول و مطبوعِ مادّه‌گرایی است. حال آن که اگر نتوانیم دین را بشناسیم، قادر به درک و شناخت فرهنگ و انسانیت نیز نخواهیم بود. مخالفت با ظهور و بروزهای  فراوانِ دین یک چیز است و غنیمت نشمردن فرصت کسب شناختِ بیشتر نسبت به آن، بی‌اعتنایی به عقل و عقلانیت است. ما در برابر وجدان خود مسئولیم تا دست‌کم تلاش کنیم این پدیده را که هزاران سال ملازم تمدّن بشری بوده بیشتر بشناسیم.

این جهل تبعات ملموسی در پی دارد. بی‌اعتنایی نسبت به موضوع دین می‌تواند موجب دامن گرفتن یهودی‌ستیزی، سیاه‌نمایی مسلمانان، فرقه‌گرایی و تعصّب شود. داعش نیز از قِبَلِ چنین جهلی رونق گرفت و رشد کرد. این جهل هم در میان مؤمنان شایع است، هم در میان ملحدان. کانون این جهل نیز فرقه‌گرایی است. مسلّماً اگر اطّلاعات خود را در حوزۀ دین افزایش دهیم، نه تنها چیزی از دست نخواهیم داد، بلکه نفع بسیاری خواهیم برد.

امیدوارم که بی‌بی‌سی بتواند روش‌های مبتکرانه‌ای برای بررسی غنایی که در هر یک از سنّت‌های دینی نهفته پیدا کند. اشتباه است اگر دربارۀ فرقه‌های مسیحیت کلّی‌گویی کنیم؛ ما تنها یک مذهب انگلیکان یا کاتولیک رومی نداریم؛ چه برسد به این که بگوییم یک مسیحیت داریم و بس! این  گوناگونی در مورد ادیان دیگر نیز صادق است.  لذا اگر دربارۀ «دین» یا «متدیّنین» کلّی‌گویی کنیم، راه را به خطا رفته‌ایم. این واژه‌ها نیاز به تجزیه و توضیح دارند.

باید از این پیشنهاد که سنّت‌های مختلف دینی در طیف گسترده‌ای از برنامه‌های بی‌بی‌سی بازنمایی شوند استقبال کرد. ایدۀ قدیمیِ اختصاص دادن یک زمان مشخّص و محدود به موضوع دین که معمولاً برای برنامه‌های مذهبی لحاظ می‌شود دردی را از کسی دوا نمی‌کند. بلکه برعکس، این ایده این طور القا می‌کند که موضوع دین را می‌توان به‌راحتی در قالب یک ظرف محدود زمانی قرار داد. در حالی که چه به لحاظ شخصی و چه به لحاظ فرهنگی تجربۀ ما از دین چیز دیگری است.

اما شاید بتوان گفت کسانی که بیش از همه از رویکرد جدید بی‌بی‌سی نسبت به موضوع خداباوری منتفع می‌شوند مخالفان خداپرستی هستند. جدل و تفکّر خداباوران و خداناباوران از شناخت عمیقِ ایمان دینی تأثیر می‌پذیرد. نقدهایی که فریدیش نیچه دربارۀ مسیحیت مطرح کرده بسیار استادانه و قوی هستند، چراکه نیچه دوره‌ای از زندگی خود را به مطالعۀ الهیات اختصاص داده بود تا کشیش شود و لذا شناخت عمیقی از دین پیدا کرده بود. لودویگ فویرباخ و کارل مارکس نیز همین‌طور بودند.

ما در جهانی به سر می‌بریم که در آن 84% از انسان‌ها پیرو ادیان هستند و پیش‌بینی می‌شود که این رقم در سال‌های آتی افزایش پیدا کند. دین حالا حالاها از زندگی بشر رخت نخواهد بست و بی‌بی‌سی در جایگاه منحصربه‌فردی قرار گرفته که می‌تواند به ما کمک کند تا جهان و دین را بهتر بشناسیم.

شبکه ملی انگلیس به موضوع دین جدی‌تر خواهد پرداخت

پاپ از اهالی رسانه‌ها خواست به دام گناهان ارتباطات نیفتند

به گزارش دین‌آنلاین به نقل از نشریۀ گاردین، در روز شنبه پاپ اعظم از خبرنگاران درخواست کرد آنچه گزارش می‌دهند و منعکس می‌سازند اطّلاعات دقیق، کامل و صحیح باشد، نه گزارش‌های جانب‌دارانه یا اخبار قدیمی‌ای که قبلاً به آنها پرداخته شده است.

پاپ فرانسیس از خبرنگارانی که لجن رسوایی‌های قدیمی را دوباره برهم می‌زنند و به اخبار جنبۀ هیجانی می‌دهند انتقاد کرد و گفت این کار گناه بسیار خطرناکی است که به تمام افرادِ درگیر آسیب وارد می‌کند.

فرانسیس که قصد دارد پیام ارتباطاتیِ سال آتیِ خود را به موضوع «اخبار کذب» اختصاص دهد، در پاسخ به رسانۀ کاتولیک عنوان داشت رسالتی که خبرنگاران بر عهده دارند از اساسی‌ترین و مهم‌ترین رسالت‌های موجود در جوامع دموکراتیک است.

اما او در عین حال خاطرنشان کرد که خبرنگاران موظّفند اطلاعات دقیق، کامل و صحیح را در اختیار مردم قرار دهند و از ارائۀ گزارش‌های مغرضانه اجتناب کنند.

پاپ خطاب به خبرنگاران گفت: “مبادا در دام «گناهان ارتباطاتی» بیفتید؛ گناهانی مثل دروغ‌پراکنی یا جانب‌داریِ مغرضانه، افترا زدن توأم با ایجاد جوّ هیجانی، آبرو بردن و نبش قبرِ اخبار قدیمی‌ای که زمان آنها گذشته است.”

فرانسیس این قبیل اقدامات را گناه عظیمی خواند که هم به قلب خود خبرنگار آسیب می‌زند، هم به دیگران.

پاپ از اهالی رسانه‌ها خواست به دام گناهان ارتباطات نیفتند

به گزارش دین‌آنلاین به نقل از نشریۀ گاردین، در روز شنبه پاپ اعظم از خبرنگاران درخواست کرد آنچه گزارش می‌دهند و منعکس می‌سازند اطّلاعات دقیق، کامل و صحیح باشد، نه گزارش‌های جانب‌دارانه یا اخبار قدیمی‌ای که قبلاً به آنها پرداخته شده است.

پاپ فرانسیس از خبرنگارانی که لجن رسوایی‌های قدیمی را دوباره برهم می‌زنند و به اخبار جنبۀ هیجانی می‌دهند انتقاد کرد و گفت این کار گناه بسیار خطرناکی است که به تمام افرادِ درگیر آسیب وارد می‌کند.

فرانسیس که قصد دارد پیام ارتباطاتیِ سال آتیِ خود را به موضوع «اخبار کذب» اختصاص دهد، در پاسخ به رسانۀ کاتولیک عنوان داشت رسالتی که خبرنگاران بر عهده دارند از اساسی‌ترین و مهم‌ترین رسالت‌های موجود در جوامع دموکراتیک است.

اما او در عین حال خاطرنشان کرد که خبرنگاران موظّفند اطلاعات دقیق، کامل و صحیح را در اختیار مردم قرار دهند و از ارائۀ گزارش‌های مغرضانه اجتناب کنند.

پاپ خطاب به خبرنگاران گفت: “مبادا در دام «گناهان ارتباطاتی» بیفتید؛ گناهانی مثل دروغ‌پراکنی یا جانب‌داریِ مغرضانه، افترا زدن توأم با ایجاد جوّ هیجانی، آبرو بردن و نبش قبرِ اخبار قدیمی‌ای که زمان آنها گذشته است.”

فرانسیس این قبیل اقدامات را گناه عظیمی خواند که هم به قلب خود خبرنگار آسیب می‌زند، هم به دیگران.

پاپ از اهالی رسانه‌ها خواست به دام گناهان ارتباطات نیفتند

پاپ از ترامپ خواست به وضع موجود در اورشلیم احترام بگزارد

به گزارش دین‌آنلاین به نقل از پاپ هافینگتون پست، فرانسیس در پایان سخنرانی هفتگی خود از همگان درخواست کرد تا به تصمیم‌گیری‌های سازمان ملل دربارۀ شهر اورشلیم که برای یهودیان، مسیحیان و مسلمانان حائزاهمیت است احترام بگزارند.

وی در سخنرانی عمومی خود خطاب به هزاران نفری که سخنانش را می‌شنیدند اظهار داشت: “من از صمیم قلب از همگان تقاضا می‌کنم تا نسبت به وضع موجود این شهر احساس تعهّد کنند و از تصمیم‌گیری‌های بجایِ سازمان ملل تبعیت کنند… من نمی‌توانم دربارۀ نگرانی شدیدم درباره این وضعیت که ظرف چند روز گذشته به وجود آمده سکوت پیشه کنم.”

فرانسیس گفت که امیدوار است “عقلانیت و دوراندیشی بر جهان حکمفرما شود تا دیگر شاهد افزوده شدن تنش‌های جدید به دورنمای متشنّج جهانی نباشیم.”

فرانسیس پیش از ادای این جملات در ملأعام، به طور خصوصی با جمعی از فلسطینیانی که با واتیکان کنکاش‌های بینادینی داشتند دیدار کرد.

وی گفت: “سرزمین مقدّس برای ما مسیحیان است. اورشلیم به معنای کلمه سرزمین گفتگوی میان خدا و بشر است.” فرانسیس از لزوم گفتگوی میان ادیان و همچنین گفتگو در داخل جامعۀ مدنی سخن گفت.

او خطاب به جمع فلسطینیان اظهار داشت: “شرط اولیه برای گفتگو وجود احترام دوجانبه و تعهّد نسبت به تقویت این احترام با هدف به رسمیت شناختن حقوق تمام مردم است.”

پاپ فرانسیس روز سه‌شنبه نیز در گفتگویی تلفنی با محمود عبّاس، رئیس‌جمهور فلسطین دربارۀ این بحران سخن گفت.

پاپ از ترامپ خواست به وضع موجود در اورشلیم احترام بگزارد

به گزارش دین‌آنلاین به نقل از پاپ هافینگتون پست، فرانسیس در پایان سخنرانی هفتگی خود از همگان درخواست کرد تا به تصمیم‌گیری‌های سازمان ملل دربارۀ شهر اورشلیم که برای یهودیان، مسیحیان و مسلمانان حائزاهمیت است احترام بگزارند.

وی در سخنرانی عمومی خود خطاب به هزاران نفری که سخنانش را می‌شنیدند اظهار داشت: “من از صمیم قلب از همگان تقاضا می‌کنم تا نسبت به وضع موجود این شهر احساس تعهّد کنند و از تصمیم‌گیری‌های بجایِ سازمان ملل تبعیت کنند… من نمی‌توانم دربارۀ نگرانی شدیدم درباره این وضعیت که ظرف چند روز گذشته به وجود آمده سکوت پیشه کنم.”

فرانسیس گفت که امیدوار است “عقلانیت و دوراندیشی بر جهان حکمفرما شود تا دیگر شاهد افزوده شدن تنش‌های جدید به دورنمای متشنّج جهانی نباشیم.”

فرانسیس پیش از ادای این جملات در ملأعام، به طور خصوصی با جمعی از فلسطینیانی که با واتیکان کنکاش‌های بینادینی داشتند دیدار کرد.

وی گفت: “سرزمین مقدّس برای ما مسیحیان است. اورشلیم به معنای کلمه سرزمین گفتگوی میان خدا و بشر است.” فرانسیس از لزوم گفتگوی میان ادیان و همچنین گفتگو در داخل جامعۀ مدنی سخن گفت.

او خطاب به جمع فلسطینیان اظهار داشت: “شرط اولیه برای گفتگو وجود احترام دوجانبه و تعهّد نسبت به تقویت این احترام با هدف به رسمیت شناختن حقوق تمام مردم است.”

پاپ فرانسیس روز سه‌شنبه نیز در گفتگویی تلفنی با محمود عبّاس، رئیس‌جمهور فلسطین دربارۀ این بحران سخن گفت.

پاپ از ترامپ خواست به وضع موجود در اورشلیم احترام بگزارد

آیا پاپ فرانسیس در سخنرانی خود به مسلمانان روهینگیا اشاره کرد؟

به گزارش دین‌آنلاین به نقل از گاردین، درپی سرکوب نظامی مسلمانان روهینگیا، بالغ بر 620 هزار نفر از آنها از ایالت راخین رهسپار بخش جنوبی بنگلادش شدند. سازمان ملل، ایالت متّحدۀ آمریکا و بریتانیا این سرکوب را پاکسازی قومی خوانده‌اند. اما این سفر چنان حسّاس است که بعضی از مشاوران پاپ وی را حتّی از ذکر نام روهینگیا نهی کرده‌اند تا مبادا موجب درگرفتن سانحه‌ای دیپلماتیک شود و باعث شود ارتش و دولت میانمار علیه اقلیت مسیحی این کشور جبهه‌گیری کنند.

پس از سخنرانی آنگ سان‌ سوچی، پاپ فرانسیس به سخنرانی پرداخت و گفت آیندۀ میانمار باید آینده‌ای صلح‌آمیز باشد؛ صلحی بر پایۀ احترام به شرافت و حقوق تمام اعضای جامعه و احترام برای تمام قومیت‌ها. اختلافات مذهبی نباید منشأ تفرقه و بی‌اعتمادی شود، بلکه باید نیرویی در جهت نیل به اتحاد، بخشش، رواداری و ملّت‌سازیِ عاقلانه باشد.

میانمار مسلمانان روهینگیا را به عنوان شهروند یا اعضای یک گروه متمایز قومی به رسمیت نمی‌شناسد و استفاده از واژۀ روهینگیا را نهی می‌کند.

فیل رابرتسون، معاون مدیر دیده‌بان حقوق بشر در بخش آسیا می‌گوید پاپ در این سفر یک فرصت خوب را از دست داد. روهینگیایی‌ها از خیلی چیزها محروم شده‌اند، اما دیگر نباید نامشان را از آنها گرفت.

مایو علی یکی از پناهندگان روهینگیایی که دست به فرار زده و حال در اردوگاهی در بنگلادش به سر می‌برد می‌گوید از این که پاپ در سخنان خود به‌صراحت دربارۀ مسلمانان صحبتی نکرد احساس ناراحتی می‌کند. “او باید همانند گذشته از حقیقت حمایت کند. سال گذشته پاپ از عبارت «خواهران و برادران روهینگیای ما» استفاده کرد و بیشتر دربارۀ درد و رنج‌های ما سخن گفت. اگر او در طیّ سفرش به کشور ما هیچ حرفی از روهینگیایی‌های مظلوم بر زبان نیاورَد، مانند آن خواهد بود که صرفاً تماشاچی آلامی بوده که ده‌ها سال است گریبانگر ما شده است.”

اما کریستین اشمیت، سفیر اتحادیۀ اروپا در میانمار از سخنرانی پاپ تجلیل کرد و گفت: “لزومی نداشت که پاپ مستقیماً دربارۀ بحران روهینگیا سخنی به میان آورد. این کار ضرورتی نداشت، چراکه در لابه‌لای تمام سخنانش به طور غیرمستقیم از آنها حرف زد.”

عملیات برضدّ اقلیت مسلمانان از ماه اوت و در پی حملۀ مبارزان روهینگیا به پاسگاه‌های امنیتی آغاز شد. بنا به گزارشِ روهینگیایی‌هایی که به کشور همسایه یعنی بنگلادش گریخته‌اند، ارتش میانمار روستاهای آنها را به غارت و آتش کشیده و زنان و دختران آنها را مورد تجاوز قرار داده است.

روز چهارشنبه پاپ فرانسیس پیش از آن که به بنگلادش پرواز کند، یک مراسم عشای ربّانی را در شهر یانگون مدیریت خواهد کرد که پیش‌بینی‌ می‌شود ده‌ها هزار نفر در آن شرکت کنند.

جمعیت 650 هزار نفریِ کاتولیک‌های میانمار مشتاقانه نسبت به سفر پاپ واکنش نشان داده‌اند، اما در عین حال می‌ترسند که نکند پاپ با اظهارات خود موجب برانگیخته شدن خشم ملّی‌گرایان نسبت به آنها شود.

رئیس ارتش قدرتمند میانمار در طیّ گفتگوهای روز دوشنبه، خطاب به فرانسیس اظهار داشت که در کشور میانمار “هیچ‌گونه تبعیض مذهبی وجود ندارد”.

پاپ در دیدار چهل دقیقه‌ای خود با رهبران بودایی، هندو، مسلمان، مسیحی و یهودی بر پیام وحدت تأکید کرد و اظهار داشت که باید با همکاری یکدیگر تلاش کنند تا کشور را از نو بسازند و برادرانه در راستای نیل به صلح و آشتی با هم به گفتگو بپردازند.

آیا پاپ فرانسیس در سخنرانی خود به مسلمانان روهینگیا اشاره کرد؟

به گزارش دین‌آنلاین به نقل از گاردین، درپی سرکوب نظامی مسلمانان روهینگیا، بالغ بر 620 هزار نفر از آنها از ایالت راخین رهسپار بخش جنوبی بنگلادش شدند. سازمان ملل، ایالت متّحدۀ آمریکا و بریتانیا این سرکوب را پاکسازی قومی خوانده‌اند. اما این سفر چنان حسّاس است که بعضی از مشاوران پاپ وی را حتّی از ذکر نام روهینگیا نهی کرده‌اند تا مبادا موجب درگرفتن سانحه‌ای دیپلماتیک شود و باعث شود ارتش و دولت میانمار علیه اقلیت مسیحی این کشور جبهه‌گیری کنند.

پس از سخنرانی آنگ سان‌ سوچی، پاپ فرانسیس به سخنرانی پرداخت و گفت آیندۀ میانمار باید آینده‌ای صلح‌آمیز باشد؛ صلحی بر پایۀ احترام به شرافت و حقوق تمام اعضای جامعه و احترام برای تمام قومیت‌ها. اختلافات مذهبی نباید منشأ تفرقه و بی‌اعتمادی شود، بلکه باید نیرویی در جهت نیل به اتحاد، بخشش، رواداری و ملّت‌سازیِ عاقلانه باشد.

میانمار مسلمانان روهینگیا را به عنوان شهروند یا اعضای یک گروه متمایز قومی به رسمیت نمی‌شناسد و استفاده از واژۀ روهینگیا را نهی می‌کند.

فیل رابرتسون، معاون مدیر دیده‌بان حقوق بشر در بخش آسیا می‌گوید پاپ در این سفر یک فرصت خوب را از دست داد. روهینگیایی‌ها از خیلی چیزها محروم شده‌اند، اما دیگر نباید نامشان را از آنها گرفت.

مایو علی یکی از پناهندگان روهینگیایی که دست به فرار زده و حال در اردوگاهی در بنگلادش به سر می‌برد می‌گوید از این که پاپ در سخنان خود به‌صراحت دربارۀ مسلمانان صحبتی نکرد احساس ناراحتی می‌کند. “او باید همانند گذشته از حقیقت حمایت کند. سال گذشته پاپ از عبارت «خواهران و برادران روهینگیای ما» استفاده کرد و بیشتر دربارۀ درد و رنج‌های ما سخن گفت. اگر او در طیّ سفرش به کشور ما هیچ حرفی از روهینگیایی‌های مظلوم بر زبان نیاورَد، مانند آن خواهد بود که صرفاً تماشاچی آلامی بوده که ده‌ها سال است گریبانگر ما شده است.”

اما کریستین اشمیت، سفیر اتحادیۀ اروپا در میانمار از سخنرانی پاپ تجلیل کرد و گفت: “لزومی نداشت که پاپ مستقیماً دربارۀ بحران روهینگیا سخنی به میان آورد. این کار ضرورتی نداشت، چراکه در لابه‌لای تمام سخنانش به طور غیرمستقیم از آنها حرف زد.”

عملیات برضدّ اقلیت مسلمانان از ماه اوت و در پی حملۀ مبارزان روهینگیا به پاسگاه‌های امنیتی آغاز شد. بنا به گزارشِ روهینگیایی‌هایی که به کشور همسایه یعنی بنگلادش گریخته‌اند، ارتش میانمار روستاهای آنها را به غارت و آتش کشیده و زنان و دختران آنها را مورد تجاوز قرار داده است.

روز چهارشنبه پاپ فرانسیس پیش از آن که به بنگلادش پرواز کند، یک مراسم عشای ربّانی را در شهر یانگون مدیریت خواهد کرد که پیش‌بینی‌ می‌شود ده‌ها هزار نفر در آن شرکت کنند.

جمعیت 650 هزار نفریِ کاتولیک‌های میانمار مشتاقانه نسبت به سفر پاپ واکنش نشان داده‌اند، اما در عین حال می‌ترسند که نکند پاپ با اظهارات خود موجب برانگیخته شدن خشم ملّی‌گرایان نسبت به آنها شود.

رئیس ارتش قدرتمند میانمار در طیّ گفتگوهای روز دوشنبه، خطاب به فرانسیس اظهار داشت که در کشور میانمار “هیچ‌گونه تبعیض مذهبی وجود ندارد”.

پاپ در دیدار چهل دقیقه‌ای خود با رهبران بودایی، هندو، مسلمان، مسیحی و یهودی بر پیام وحدت تأکید کرد و اظهار داشت که باید با همکاری یکدیگر تلاش کنند تا کشور را از نو بسازند و برادرانه در راستای نیل به صلح و آشتی با هم به گفتگو بپردازند.

آیا پاپ فرانسیس در سخنرانی خود به مسلمانان روهینگیا اشاره کرد؟

بریتانیا ازدواج مسلمانان را به رسمیت نمی‌پذیرد!

بلال حسام: در مراسم عقد نکاح ما ابتدا یکی از پیش‌نمازها تعهّداتی از ما گرفت، بعد گواهی‌ ازدواجمان را امضا کردیم و پس از نماز ما را زن و شوهر اعلام کرد. مراسم زیبا و دوستانه‌ای بود و شبکۀ بریتانیاییِ «ماسلم تی‌وی» نیز مستندی از آن با عنوان «حقایق ازدواج مسلمانان» برای پخش در شبکۀ چهار تهیه کرد. این فیلمِ بدیع به‌خوبی نشان می‌دهد که متأسفانه نظام حقوقی بریتانیا ازدواج مسلمانان را به رسمیت نمی‌شناسد.

از هر پنج زن مسلمانی که مورد نظرسنجی قرار گرفتند، سه نفر از آنها تنها عقد نکاح کرده بودند و ازدواج مدنی نداشتند، لذا این اشخاص از حمایت‌ها و امتیازاتی که با ازدواج شامل‌حال افراد می‌شود بی‌نصیب مانده بودند. دلیل این موضوع نیز کاملاً روشن است. اگر شخصی ازدواج کرده باشد، تنها جایی که ازدواج مدنی به کارش می‌آید در جایی است که بخواهد طلاق بگیرد. البته در لحظۀ ازدواج معمولاً کسی به طلاق فکر نمی‌کند. اما با توجّه به این که عقد نکاح به خودی خود از نگاه قانون اعتباری ندارد، زوجین مسلمان باید پس از عقد نکاح به دفتر ثبت بروند. این در حالی است که تنها یک پنجم آنها این کار را انجام می‌دهند.

براساس مادۀ 9 قانون حقوق بشر، تمام شهروندان بریتانیا در انتخاب و عمل به دین و اعتقادات و مناسک دینی خود آزادند. تنها راهی که امکان تحقّق این قانون را هموار می‌سازد آن است که قانون خود را با گروه‌های مختلف مذهبی و نیازهای شخصی و جمعیِ پیروان این ادیان تطبیق دهد، البته مشروط به این که این کار باعث نقض حقوق دیگران نشود.

اگر پارلمان انگلیس می‌تواند به نیازهای حقوقیِ کوئیکرها (جنبشی مذهبی که دکترین اصلی آن کشیش بودنِ همۀ مؤمنان است) احترام بگزارد، آیا خواستۀ گزافی است که از پارلمان بخواهیم به نیازهای جوامع جدیدتر دینی نیز که بخشی از بافتار جامعۀ امروز بریتانیا هستند توجّه کند؟

مسلمانان خواستار چیزی هستند که سابق بر این نیز مشابه و نظیر داشته است. در این فیلم مستند ربی هرشل گلوک تعریف می‌کند که یهودیان بریتانیا برای ازدواج خود مقاطعه کرده‌اند. یعنی وقتی زوجین یهودی براساس قوانین یهودیت ازدواج می‌کنند، ازدواج آنها از صبغۀ حقوقی و قانونی نیز برخوردار است و نیازی به ثبت دوبارۀ دفتری آن ندارند.

دولت بریتانیا باید از این فراست برخوردار باشد تا بتواند بر جوّ خشم و اضطراب عمومی که برای سیاه‌نمایی ابعاد مختلف دین اسلام به وجود آمده است غلبه کند. روان ویلیامز، اسقف‌اعظم سابق کنتربری علناً از این ایده که نیازهای حقوقی و مشروع اقلیت‌های مذهبی، به‌ویژه مسلمانان در نظام حقوقی بریتانیا لحاظ شود حمایت می‌کرد.

واقعیت آن است که بریتانیای قرن بیست و یکم مجموعه‌ای از فرهنگ‌های مختلف است؛ آش شله‌قلمکاری است که نظام حقوقی این کشور به آن انسجام بخشیده است. مسئلۀ ازدواج مسلمانان نیز همانند تمام ازدواج تمام انسان‌های دیگر است و وقت آن رسیده که قانون این ازدواج‌ها را به رسمیت بشناسد.

بریتانیا ازدواج مسلمانان را به رسمیت نمی‌پذیرد!

بلال حسام: در مراسم عقد نکاح ما ابتدا یکی از پیش‌نمازها تعهّداتی از ما گرفت، بعد گواهی‌ ازدواجمان را امضا کردیم و پس از نماز ما را زن و شوهر اعلام کرد. مراسم زیبا و دوستانه‌ای بود و شبکۀ بریتانیاییِ «ماسلم تی‌وی» نیز مستندی از آن با عنوان «حقایق ازدواج مسلمانان» برای پخش در شبکۀ چهار تهیه کرد. این فیلمِ بدیع به‌خوبی نشان می‌دهد که متأسفانه نظام حقوقی بریتانیا ازدواج مسلمانان را به رسمیت نمی‌شناسد.

از هر پنج زن مسلمانی که مورد نظرسنجی قرار گرفتند، سه نفر از آنها تنها عقد نکاح کرده بودند و ازدواج مدنی نداشتند، لذا این اشخاص از حمایت‌ها و امتیازاتی که با ازدواج شامل‌حال افراد می‌شود بی‌نصیب مانده بودند. دلیل این موضوع نیز کاملاً روشن است. اگر شخصی ازدواج کرده باشد، تنها جایی که ازدواج مدنی به کارش می‌آید در جایی است که بخواهد طلاق بگیرد. البته در لحظۀ ازدواج معمولاً کسی به طلاق فکر نمی‌کند. اما با توجّه به این که عقد نکاح به خودی خود از نگاه قانون اعتباری ندارد، زوجین مسلمان باید پس از عقد نکاح به دفتر ثبت بروند. این در حالی است که تنها یک پنجم آنها این کار را انجام می‌دهند.

براساس مادۀ 9 قانون حقوق بشر، تمام شهروندان بریتانیا در انتخاب و عمل به دین و اعتقادات و مناسک دینی خود آزادند. تنها راهی که امکان تحقّق این قانون را هموار می‌سازد آن است که قانون خود را با گروه‌های مختلف مذهبی و نیازهای شخصی و جمعیِ پیروان این ادیان تطبیق دهد، البته مشروط به این که این کار باعث نقض حقوق دیگران نشود.

اگر پارلمان انگلیس می‌تواند به نیازهای حقوقیِ کوئیکرها (جنبشی مذهبی که دکترین اصلی آن کشیش بودنِ همۀ مؤمنان است) احترام بگزارد، آیا خواستۀ گزافی است که از پارلمان بخواهیم به نیازهای جوامع جدیدتر دینی نیز که بخشی از بافتار جامعۀ امروز بریتانیا هستند توجّه کند؟

مسلمانان خواستار چیزی هستند که سابق بر این نیز مشابه و نظیر داشته است. در این فیلم مستند ربی هرشل گلوک تعریف می‌کند که یهودیان بریتانیا برای ازدواج خود مقاطعه کرده‌اند. یعنی وقتی زوجین یهودی براساس قوانین یهودیت ازدواج می‌کنند، ازدواج آنها از صبغۀ حقوقی و قانونی نیز برخوردار است و نیازی به ثبت دوبارۀ دفتری آن ندارند.

دولت بریتانیا باید از این فراست برخوردار باشد تا بتواند بر جوّ خشم و اضطراب عمومی که برای سیاه‌نمایی ابعاد مختلف دین اسلام به وجود آمده است غلبه کند. روان ویلیامز، اسقف‌اعظم سابق کنتربری علناً از این ایده که نیازهای حقوقی و مشروع اقلیت‌های مذهبی، به‌ویژه مسلمانان در نظام حقوقی بریتانیا لحاظ شود حمایت می‌کرد.

واقعیت آن است که بریتانیای قرن بیست و یکم مجموعه‌ای از فرهنگ‌های مختلف است؛ آش شله‌قلمکاری است که نظام حقوقی این کشور به آن انسجام بخشیده است. مسئلۀ ازدواج مسلمانان نیز همانند تمام ازدواج تمام انسان‌های دیگر است و وقت آن رسیده که قانون این ازدواج‌ها را به رسمیت بشناسد.

بریتانیا ازدواج مسلمانان را به رسمیت نمی‌پذیرد!

نظرسنجی پیو درباره اعتقاد مردم به آخرالزّمان و نقش خدا در تغییرات اقلیمی

به گزارش دین‌آنلاین، براساس نظرسنجی‌ای که مؤسسۀ پیو در سال 2010 انجام داد، 41 درصد از کلّ مردم آمریکا و 58 درصد از مسیحیان انجیلی معتقدند که حضرت عیسی تا سال 2050 رجعت خواهد کرد. در جهان اسلام نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. نظرسنجی‌ای که در سال 2012 انجام شد نشان داد که 83% از مسلمانان افغانستان، 72% مسلمانان عراق و 68% مسلمانان ترکیه انتظار بازگشت مهدی را می‌کشند. اکثر پیروان ادیان به طور منفعلانه انتظار موعود را می‌کشند، اما بعضی جنبش‌های افراطی نیز مثل داعشی‌ها در اسلام، «اوم شینریکیو» در ژاپن و فرقۀ «هویت مسیحی» در آمریکا در این زمینه فعّال هستند.

اگر این اعداد و ارقام به همین منوال باقی بماند، تا سال 2050، میلیاردها تن از مردم جهان منتظر وقوع آخرالزّمان خواهند بود. اما این ارقام سیر صعودی دارد، چراکه با افزایش تنش‌های اجتماعی که زاییدۀ تغییرات اقلیمی، تنزّل زیست‌محیطی و دیگر فجایع جهانی است، اعتقاد به وقوع آخرالزّمان گسترش و شدّت خواهد یافت. حتّی پیشرفت‌های حوزۀ تکنولوژی مثل تولید هوش مصنوعی نیز می‌تواند اشتیاق مردم را به وقوع آخرالزّمان افزایش دهد.

دین و تغییرات اقلیمی
اعتقادات دینی می‌تواند منجر به تشدید انکارگرایی یا همان بی‌اعتنایی نسبت به تغییرات اقلیمی شود. 15% از مردم آمریکا معتقدند که کنترل شرایط اقلیمی به دست خداست و 14% نیز بر این باورند که تغییرات اقلیمی از نشانه‌های وقوع آخرالزّمان است. 11% نیز معتقدند که با توجّه به نزدیک بودن پایان جهان، لازم نیست نگران تغییرات اقلیمی باشیم.

مطالعۀ سال 2014 بر روی مسیحیان، مسلمانان و غیرمتدیّنین در بریتانیا نشان داد که مسیحیان و مسلمانان نسبت به مسائل زیست‌محیطی کم‌اعتنا هستند و اهمیت چندانی به آن نمی‌دهند، چراکه به آخرت و مداخلۀ الهی ایمان دارند و معتقدند که در این زمینه باید در عین مواظبت از محیط‌زیست، نهایتاً کار را به دست خدا سپرد.
یکی دیگر از مسائل شایان‌توجّه آن است که اصول مذهبی ادیان اسلام و مسیحیت با فرض انقراض بشر در تعارض است. از آموزه‌های هر دوی این ادیان آن است که همۀ انسان‌ها دارای روحی فناناپذیر هستند که با مرگ از بین نمی‌رود و به بهشت یا جهنّم خواهد رفت.

بی‌توجّهی نسبت به خطرات هستی‌شناختی
اعتقادات مذهبی می‌تواند باعث شود افراد نسبت به بلایا و پدیده‌های خطرناک اظهار بی‌اعتنایی کنند یا در حالت افراطی، با “رضایت ترسناکی” از چنین اتّفاقاتی استقبال کنند. چراکه معتقدند خداوند کنترل امور را در دست خود دارد. متدیّنین هیچ نگران انقراض نوع بشر نیستند و معتقدند نسل انسان هیچ‌گاه همانند دایناسورها منقرض نخواهد شد.

موضوع دیگر مربوط به خطرات هستی‌شناختی است؛ منظور از خطرات هستی‌شناختی اتّفاقاتی است که اجازه نمی‌دهند بشر بتواند به یک تمدّنِ برترِ «فرا انسانی» دست یابد. یکی از فلاسفۀ آکسفورد، به نام آقای نیک بوستروم «تمدّن فراانسانی» را این گونه توصیف می‌کند: جامعه‌ای مملو از موجودات ارتقایافته که در مقایسه با بشر امروزی دارای توانایی‌های بالاتر ذهنی و جسمی هستند. بعضی دانشمندان «فرا انسانیت» را از این حیث مطلوب می‌دانند که به ما کمک می‌کند تا بر «شرایط انسانی» (و آسیب‌هایی مثل درد و رنج، مصیبت‌ها، بیماری و مرگ و محدودیت‌هایی مثل طول عمر و محدودیت در توانایی شناختی) فائق آییم.

اعتقادات مذهبی می‌تواند باعث شود انسان از هدف دستیابی به فراانسانیت دست بردارد. یکی از نظرسنجی‌هایی که مؤسسۀ پیو در سال 2016 انجام داد نشان می‌دهد که متدیّنین بیش از بقیه در برابر استفاده از فن‌آوری‌های مهندسی پزشکی که در خدمت ارتقای بشر است مقاومت به خرج می‌دهند. زیرا در صورت ارتقا یافتنِ بشر، چیزی که بسیاری از متدیّنین آن را «جوهرۀ» ویژۀ انسانی می‌دانند تغییر پیدا می‌کند و اعمال هرگونه تغییرات اساسی در وجود بشر خلاف ارادۀ الهی است.

امروز ما بیش از هر زمان دیگری به مردمانی آگاه و مطّلع نیاز داریم که بر چالش‌های بی‌حدّ‌وحصری که پیشاروی ماست واقف باشند و احتمال فروپاشی تمدّن و انقراض بشر را جدی بگیرند. سکولاراندیشانی که نگران وقوع فجایع بزرگ هستند باید راهکارهای کارآمدتری برای گفتگو دربارۀ این خطرات با افراد مذهبی پیدا کنند به طوری که در عین حال به اعتقادات شخصی دینی آنها نیز احترام گذاشته شود.

نظرسنجی پیو درباره اعتقاد مردم به آخرالزّمان و نقش خدا در تغییرات اقلیمی

به گزارش دین‌آنلاین، براساس نظرسنجی‌ای که مؤسسۀ پیو در سال 2010 انجام داد، 41 درصد از کلّ مردم آمریکا و 58 درصد از مسیحیان انجیلی معتقدند که حضرت عیسی تا سال 2050 رجعت خواهد کرد. در جهان اسلام نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. نظرسنجی‌ای که در سال 2012 انجام شد نشان داد که 83% از مسلمانان افغانستان، 72% مسلمانان عراق و 68% مسلمانان ترکیه انتظار بازگشت مهدی را می‌کشند. اکثر پیروان ادیان به طور منفعلانه انتظار موعود را می‌کشند، اما بعضی جنبش‌های افراطی نیز مثل داعشی‌ها در اسلام، «اوم شینریکیو» در ژاپن و فرقۀ «هویت مسیحی» در آمریکا در این زمینه فعّال هستند.

اگر این اعداد و ارقام به همین منوال باقی بماند، تا سال 2050، میلیاردها تن از مردم جهان منتظر وقوع آخرالزّمان خواهند بود. اما این ارقام سیر صعودی دارد، چراکه با افزایش تنش‌های اجتماعی که زاییدۀ تغییرات اقلیمی، تنزّل زیست‌محیطی و دیگر فجایع جهانی است، اعتقاد به وقوع آخرالزّمان گسترش و شدّت خواهد یافت. حتّی پیشرفت‌های حوزۀ تکنولوژی مثل تولید هوش مصنوعی نیز می‌تواند اشتیاق مردم را به وقوع آخرالزّمان افزایش دهد.

دین و تغییرات اقلیمی
اعتقادات دینی می‌تواند منجر به تشدید انکارگرایی یا همان بی‌اعتنایی نسبت به تغییرات اقلیمی شود. 15% از مردم آمریکا معتقدند که کنترل شرایط اقلیمی به دست خداست و 14% نیز بر این باورند که تغییرات اقلیمی از نشانه‌های وقوع آخرالزّمان است. 11% نیز معتقدند که با توجّه به نزدیک بودن پایان جهان، لازم نیست نگران تغییرات اقلیمی باشیم.

مطالعۀ سال 2014 بر روی مسیحیان، مسلمانان و غیرمتدیّنین در بریتانیا نشان داد که مسیحیان و مسلمانان نسبت به مسائل زیست‌محیطی کم‌اعتنا هستند و اهمیت چندانی به آن نمی‌دهند، چراکه به آخرت و مداخلۀ الهی ایمان دارند و معتقدند که در این زمینه باید در عین مواظبت از محیط‌زیست، نهایتاً کار را به دست خدا سپرد.
یکی دیگر از مسائل شایان‌توجّه آن است که اصول مذهبی ادیان اسلام و مسیحیت با فرض انقراض بشر در تعارض است. از آموزه‌های هر دوی این ادیان آن است که همۀ انسان‌ها دارای روحی فناناپذیر هستند که با مرگ از بین نمی‌رود و به بهشت یا جهنّم خواهد رفت.

بی‌توجّهی نسبت به خطرات هستی‌شناختی
اعتقادات مذهبی می‌تواند باعث شود افراد نسبت به بلایا و پدیده‌های خطرناک اظهار بی‌اعتنایی کنند یا در حالت افراطی، با “رضایت ترسناکی” از چنین اتّفاقاتی استقبال کنند. چراکه معتقدند خداوند کنترل امور را در دست خود دارد. متدیّنین هیچ نگران انقراض نوع بشر نیستند و معتقدند نسل انسان هیچ‌گاه همانند دایناسورها منقرض نخواهد شد.

موضوع دیگر مربوط به خطرات هستی‌شناختی است؛ منظور از خطرات هستی‌شناختی اتّفاقاتی است که اجازه نمی‌دهند بشر بتواند به یک تمدّنِ برترِ «فرا انسانی» دست یابد. یکی از فلاسفۀ آکسفورد، به نام آقای نیک بوستروم «تمدّن فراانسانی» را این گونه توصیف می‌کند: جامعه‌ای مملو از موجودات ارتقایافته که در مقایسه با بشر امروزی دارای توانایی‌های بالاتر ذهنی و جسمی هستند. بعضی دانشمندان «فرا انسانیت» را از این حیث مطلوب می‌دانند که به ما کمک می‌کند تا بر «شرایط انسانی» (و آسیب‌هایی مثل درد و رنج، مصیبت‌ها، بیماری و مرگ و محدودیت‌هایی مثل طول عمر و محدودیت در توانایی شناختی) فائق آییم.

اعتقادات مذهبی می‌تواند باعث شود انسان از هدف دستیابی به فراانسانیت دست بردارد. یکی از نظرسنجی‌هایی که مؤسسۀ پیو در سال 2016 انجام داد نشان می‌دهد که متدیّنین بیش از بقیه در برابر استفاده از فن‌آوری‌های مهندسی پزشکی که در خدمت ارتقای بشر است مقاومت به خرج می‌دهند. زیرا در صورت ارتقا یافتنِ بشر، چیزی که بسیاری از متدیّنین آن را «جوهرۀ» ویژۀ انسانی می‌دانند تغییر پیدا می‌کند و اعمال هرگونه تغییرات اساسی در وجود بشر خلاف ارادۀ الهی است.

امروز ما بیش از هر زمان دیگری به مردمانی آگاه و مطّلع نیاز داریم که بر چالش‌های بی‌حدّ‌وحصری که پیشاروی ماست واقف باشند و احتمال فروپاشی تمدّن و انقراض بشر را جدی بگیرند. سکولاراندیشانی که نگران وقوع فجایع بزرگ هستند باید راهکارهای کارآمدتری برای گفتگو دربارۀ این خطرات با افراد مذهبی پیدا کنند به طوری که در عین حال به اعتقادات شخصی دینی آنها نیز احترام گذاشته شود.

نظرسنجی پیو درباره اعتقاد مردم به آخرالزّمان و نقش خدا در تغییرات اقلیمی

کوه مقدسی که ورود زنان به آن ممنوع است!
احتمالاً کوهستان آتوس به مساحت 335 کیلومتر مربع واقع در کشور یونان، بزرگ‌ترین مکان در جهان است که ورود زنان و حتّی حیوانات ماده به آن ممنوع است.

کوه مقدسی که ورود زنان به آن ممنوع است!

احتمالاً کوهستان آتوس به مساحت 335 کیلومتر مربع واقع در کشور یونان، بزرگ‌ترین مکان در جهان است که ورود زنان و حتّی حیوانات ماده به آن ممنوع است.
کوه مقدسی که ورود زنان به آن ممنوع است!

هدیه رهبر تیجانی‌های بورکینافاسو به مقام معظم رهبری
شیخ ابی‌بکر مایگای ثانی، رهبر تیجانی‌های بورکینافاسو به پاس تقدیر از عنایت رهبر معظم انقلاب به رسم یادبود یک جلد مصحف شریف کلام‌الله مجید و تسبیح مخصوص به ایشان اهدا کرد.

هدیه رهبر تیجانی‌های بورکینافاسو به مقام معظم رهبری

شیخ ابی‌بکر مایگای ثانی، رهبر تیجانی‌های بورکینافاسو به پاس تقدیر از عنایت رهبر معظم انقلاب به رسم یادبود یک جلد مصحف شریف کلام‌الله مجید و تسبیح مخصوص به ایشان اهدا کرد.
هدیه رهبر تیجانی‌های بورکینافاسو به مقام معظم رهبری

واکنش یوسف القرضاوی به سیطره ایران و همپیمانان بر حلب
وی درباره تروریست ها در حلب گفته است که همه مسلمانان همانطور که در نماز کنار هم می ایستند، برای حمایت از حلب هم کنار هم باشند.

واکنش یوسف القرضاوی به سیطره ایران و همپیمانان بر حلب

وی درباره تروریست ها در حلب گفته است که همه مسلمانان همانطور که در نماز کنار هم می ایستند، برای حمایت از حلب هم کنار هم باشند.
واکنش یوسف القرضاوی به سیطره ایران و همپیمانان بر حلب

چرا قرآن ما را به تامل در طبیعت فرا می خواند؟
حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی به پرسشی درباره آیاتی از قرآن که ما را به تامل در طبیعت فرا می خواند پاسخ گفته است.

چرا قرآن ما را به تامل در طبیعت فرا می خواند؟

حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی به پرسشی درباره آیاتی از قرآن که ما را به تامل در طبیعت فرا می خواند پاسخ گفته است.
چرا قرآن ما را به تامل در طبیعت فرا می خواند؟